در روایت از امامصادق(ع) داریم؛
روزه هوس را می كُشد «فَالصَّوْمُ یُمیتُ هَوَیالنَّفْس»(1) یكی از امتیازات مؤمنین وارسته این استكه اصلاً گرفتار میلهای پست نیستند، و روزه چنین هنری را دارد كه دردسر هوسرانی را از سر ما بر میدارد. بعـــد ادامــة روایت ایـن اســت: «وَ شَهْوةَالطَّبْعِ» روزه؛ شهوت و میلهای سركش و افراطیِ طبع و طبیعت و بُعد حیوانی شما را میكُشــد.
«وَ فیهِحَیاةُ القَلْبِ» و در روزه حیات قلب هست. مگر همة ما نمیخواهیم قلبمان بیدار شود و درك و فهممان اوج بگیرد؟ با روزه درك و فهم عوض میشود، آن چیزهایی را كه مفید نبود و دنبالش بودیم ـ با بیداری قلب ـ دیگر نمیخواهیم، و آن چیزهایی را كه مفید بود و میلی به آنها نداشتیم، اهمیتش در قلبمان روشن میشود و مطلوبمان میگردد. اینجاست كه ابزار هدایت را دوست خواهیم داشت نه عوامل ضلالت را. اینجاست كه وجود عالَم غیب و ملائكه و قیامت را به نحوی و تا حدی احساس میكنیم. چون وقتی قلب زنده شد، ادراك حقایق عالیه برایش میسّر میشود، ادراك بیشتر آن حقایق، بستگی به شدت حیات قلب دارد.
«وَ طَهَارَةُ الجَوارِحِ» روزه؛ موجب طهارت اعضاء و جوارح میشود، اعضای بدن شما از كارهای زشت باز میماند. قلب روزهدار آنچنان اعضایش را در كنترل دارد كه آن اعضاء به اعمال ناپاك نمیافتند، دل انسان بر اعضایش حاكم میشود، نه هوس انسان. دیگر چشم، آن چشمی نیست كه با قصد گناه، نظر كند و یا به چیزی كه توجهِ به آن گناه است، نظر بیفكند.
«وَ عِمارةُ الظّاهِرِ وَ الْبَاطِنِ» روزه؛ هم ظاهر را از سنگینی و بد قوارهبودن در میآورد، و هم باطن را از میلهای ظلمانی آزاد و نورانی میكند، هم باطن متعادل میشود و هم ظاهر تابع باطن میگردد.
«وَ زِیادَةُ التَّضَرُّعِ» روزه؛ زاری و تضرّع در پیشگاه پروردگار را میافزاید، قلب آدم از قساوت در میآید و میل به نیایشِ با حق در آن پیدا میشود. چون اصل جان ما ملكوتی است و از نیستان عالَم غیب بریده شده است، «ثُمَّ رَدَدْناهُ اَسْفَلَ سافِلین»(2) و بنا به مصلحتی به عالَم ماده و عالَم بدن، هبوط كرده، ولی اینجایی نیست، حالا با روزهداری، كمی از این منزل دروغینِ خود فاصله میگیرد، تازه یاد منزل حقیقی و عالَم قربِ با حق میافتد، و ناله و تضرع سر میدهد تا برگشت به آن عالَم را برای خود ممكن كند و راهی بهسوی آن عالم باز نماید و ثابت كند هنوز دلش در هوای آن نِیِسْتان عالم قرب است.
1)- مصباح الشریعه، باب روزه.
2) - سوره تین، آیه 5.
آخرین نظرات