موضوع: "9"
موضوع وصیت آن چنان اهمیت دارد که قرآن مجید در چندین آیه آن را مورد توجه قرار داده است، از جمله می فرماید:
کتب علیکم اذا حضر احدکم الموت ان ترک خیراً الوصیه…(1): بر شما نوشته شده: هنگامی که یکی از شما را مرگ فرا رسد، اگر چیز خوبی از خود به جای گذارده، وصیت کند…
این آیه موضوع وصیت را یک امر زیبا و شایسته معرفی نموده و با واژه کتب اهمیت آن را در حد وجوب تعیین می کند. (زیرا جمله کتب علیکم در قرآن مجید معمولاً در امور واجب اکید استعمال شده است).(2)
حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) در این امر حیاتی می فرمایند: الوصیه حق علی کل مسلم(3): وصیت کردن برای شخص مسلمان یک وظیفه حقوقی است در سخن دیگر می فرمایند:
ما ینبغی لامرء مسلم ان یبیت لیله الا و وصیته تحت رأسه(4) : برای هیچ مسلمانی سزاوار نیست که حتی یک شب بخوابد جز اینکه وصیت وی زیر سرش قرار بگیرد!
در فراز دیگری می فرمایند: من مات علی وصیه مات علی سبیل و سنه و مات علی تقی و شهاده و مات مغفوراً له.(5)
: کسی که با نوشتن وصیت از دنیا رود، در مسیر اسلام و سنت پیامبر و راه تقوا و شهادت از دنیا رفته و مورد بخشش خداوند قرار می گیرد.
این احادیث سه گانه تأکید می کنند که وصیت کردن یک وظیفه دینی است، که تأخیر آن حتی یک شب نیز سزاوار نیست. بنابراین توجه به وصیت، انسان را در مسیر حق و سنت پیامبر و صراط تقوا و پرهیزگاری قرار می دهد، که نتیجه اش بخشش خدا و پاداش معادل شهادت می باشد.
1) بقره آیه 180
2) از دیدگاه فقهی وصیت را در شرایط عادی امر استحبابی می شمارند، ولی در احقاق حقوق واجب می دانند. (توضیح المسائل م 2329)
3) وسائل الشیعه ج 13 ص 352 ح 6
4) همان ح 7
5) کنز العمال ج 16 ص 613 ح 46050
حفظ قرآن کریم مشتمل بر سه مرحله است:
1)- روخوانی و صحیح خواندن کلمات، که بهتر است این کار در سنین زیر 10 سالگی انجام گیرد.
2)- فراگیری ترتیل (رعایت وقف و وصل آیات) لحن (آیات را با آهنگ عربی خواندن) و صورت و تجوید که بهتر است در سنین 10 سالگی و بالاتر انجام شود.
3) - حفظ قرآن، که بهترین دوران برای این مرحله از 10 تا 15 سالگی می باشد.
ذکر این نکته لازم است که مراد از فراگیری تجوید از سن 10 سالگی به بعد تنها به مقدار ضرورت است و گرنه دامنه تجوید بسیار طولانی است و سالها تلاش و فعالیت لازم است و توصیه می شود ادامه کار تجوید بعد از تمام کردن حفظ قرآن به دنبال شود.
روش حفظ قرآن کریم
نویسنده : کاظم گرامی
حضرت آیه الله بهاء الدینی قدس سره می فرمود:
اوائل حکومت رضاخان، شبی از شبها او وارد شهر قم شد و در کوچه و خیابانها رفت و آمد می کرد و برای ترس و ارعاب مردم، دو جوان را دستگیر نمود و بدون آنکه در ظاهر کاری کرده باشند و محاکمه ای و سوال و جوابی در میان باشد، دستور داد آنان را در مقابل دیدگان مردم به قتل برسانند.
بنده از این کار زشت و کشتار ناجوانمردانه این مرد وحشی، بسیار ناراحت شدم، ولی از اینکه چرا این اشخاص (دو جوان مقتول) انتخاب شدند در حیرت بودم، پیش خود گفتم باید حسابی در کار باشد و علتی که این دو جوان به قتل رسیدند.
پس تحقیق کردم و از افرادی درباره یکی از آن دو نفر سئوالاتی کردم. آنان در جواب گفتند: آن دو جوان، روز قبل از این حادثه گربه ای را گرفته و برای تفریح و خوشگذرانی و به جهت خنداندن دیگران، نفت بر سر حیوان ریخته و زنده زنده آن را آتش زدند و این گونه بود که فردای آن روز به دست ظالمی دیگر به سزای عمل خود رسیدند.(1)
برخی از جوانان بر اثر کوته فکری و کج اندیشی و برای دست یابی ندانسته خود را مشمول عذاب دنیوی و اخروی خداوند قرار می دهند.
کسی که برای لحظه ای خنده و فراهم آوردن شادی دیگران دست به اعمال شنیع می زند و گاه برای این امر با آبرو و شخصیت مسلمانی بازی می کند؛ هرگز نباید فراموش کند که سرانجام همین امر دامان خود او را خواهد گرفت. و به قول معروف: هر چه کنی به خودکنی گر همه نیک و بدکنی.
جوانان عزیز! هیچ چیز در این دنیا به اندازه آبروی شخص مسلمان دارای احترام نیست.
احترام به مسلمان و حفظ آبروی او از تمام احترامهای دیگر بالاتر است.
امیرمومنان (علیه السلام) در این باره می فرماید: خداوند احترام مسلمان را بر تمام احترامها برتری داد.(2)
بنابراین گناهی هم بزرگتر از ریختن آبروی مسلمان نیست.
مبادا در طول زندگی و عمرمان، آبروی شخصی را ریخته باشیم که نتواند آبروی ریخته شده خود را جمع کند.
1) آیت بصیرت، شفیعی، ص 98.
2) نهج البلاغه، خطبه 167.
بسیاری از بزرگان و کسانی که توانستند در امر معنویت شهره عام و خاص شوند، نسبت به زیارت عاشورا و زیارت جامعه کبیره اهمیت فراوان می دادند.
دو زیارت فوق آثار معجزه آسایی دارد، شهید دستغیب می نویسد: از مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری (موسس حوزه علمیه قم) نقل شده است: زمانی که در سامراء مشغول تحصیل علوم دینی بودم، اهالی سامراء به بیماری وبا و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عده ای بر اثر این بیماری جان خود را از دست می دادند.
روزی در منزل استادم سید محمد فشارکی، عده ای از اهل علم جمع بودند در این هنگام مرحوم میرزا محمد تقی شیرازی تشریف آوردند و صحبت از بیماری مزبور به میان آمد.
مرحوم میرزا فرمود:
اگر من حکمی بکنم آیا همه انجام می دهند؟ حاضران پاسخ دادند: بلی، پس ایشان فرمود: من حکم می کنم که شیعیان سامراء، از امروز تا ده روز دیگر، همه مشغول خواندن زیارت عاشورا شوند و ثواب آن را به روح نرجس خاتون مادر امام زمان (علیه السلام) هدیه نمایند، تا این بلا دفع شود.
اهل مجلس حکم ایشان را به تمام شیعیان رساندند و همه به قرائت زیارت عاشورا مشغول شدند، این کار باعث شد که از افرادی آن روز تلف شدن شیعیان متوقف شود و همه روزه تنها عده ای از سنی ها بمیرند، بطوری که بر همگان آشکار شد.
برخی از سنی ها از آشنایان شیعه خود پرسیدند: سبب اینکه دیگر کسی از شما شیعیان تلف نمی شود چیست؟ به آنها گفته بودند زیارت عاشورا، پس آنها نیز مشغول خواندن زیارت عاشورا شدند و بلا از آنها نیز برطرف شد.(1)
1) سیمای فرزانگان، ج 3، ص 189.
آخرین نظرات